من به تو خندیدم...

من به تو خندیدم...

 

من به تو خندیدم
چون که میدانستم
توبه چه دلهره از باغچه همسایه سیب را دزدیدی
 
پدرم از پی تو تند دوید
 ونمیدانستی باغبان باغچه همسایه پدر پیر من است
من به تو خندیدم 
تاکه با خنده خویش پاسخ عشق تورا خالصانه بدهم
بغض چشمان تو لیک لرزه انداخت به دستان منو
سیب دندان زده از دست من افتاد به خاک
دل من گفت برو
چون نمیخواست به خاطر بسپارد
گریه تلخ تورا
ومن رفتم وهنوز
سالهاست که درذهن من آرام آرام
حیرت و بغض تو تکرارکنان میدهد آزارم
ومن اندیشه کنان غرق ازاین پندارم:
که چه میشد اگر باغچه خانه ما سیب نداشت
 
فروغ فرخزاد


نظرات شما عزیزان:

نسترن
ساعت14:05---30 بهمن 1391
گریههههههههههه
پاسخ:فدات شم چرا نفسم؟قربون شکلت برم منم بلدم گریه کنما


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ یک شنبه 29 بهمن 1391برچسب:, ] [ 15:38 ] [ مریم ] [ ]